تعیین کردن. مقرر کردن: پس هریک را از اطراف بلاد حصه ای معین کرد. (گلستان). به اکرامم درآوردند و برتر مقامی معین کردند. (گلستان)
تعیین کردن. مقرر کردن: پس هریک را از اطراف بلاد حصه ای معین کرد. (گلستان). به اکرامم درآوردند و برتر مقامی معین کردند. (گلستان)